مدرسه باوردیهمدرسه باوردیه، از مدارس قدیمی در یزد است. ۱ - تاریخچه بنای مدرسهدر ۸۴۲ بنای آن پایان یافت و تا دو دهه دایر بود. بانیان مدرسه پسران خواجه صدرالدین احمد ابیوردی بودند [۱]
احمد بن حسین کاتب یزدی، تاریخ جدید یزد، ج۱، ص۱۴۶، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۷ ش.
و مدرسه، در انتساب به نام این خواجه، به باوردیه یا ابیوردیه معروف شد.
۱.۱ - بانی مدرسهخواجه صدرالدین، در اوایل قرن نهم و همزمان با نابسامانی اوضاع خراسان، همراه پدرش به یزد آمد. [۲]
محمدمفید بن محمودبافقی، جامع مفیدی، ج۱، ص۱۸۱، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۲ ش.
۱.۲ - اوضاع شهر یزدیزد در آن زمان شهری بالنسبه امن و آباد بود و امیر جلال الدین چقماق و پس از او، پسرش امیر غیاث الدین علی، از جانب شاهرخ تیموری (حک: ۸۰۷ ـ ۸۵۰)، بر آن شهر و نواحی اطراف حکومت داشتند و در عمران و آبادانی و تأسیس مساجد و مدارس و ابنیه خیریه میکوشیدند. ۱.۳ - اوضاع زندگی خواجه صدر الدین، بانی مدرسهخواجه صدرالدین در یزد به بازرگانی پرداخت و مال و منال بسیار اندوخت، چندانکه در آن زمان، در ایران و بلاد مجاور، کسی در تموّل به حدّ او نمیرسید و نمایندگان او در اطراف جهان به معامله و داد و ستد اشتغال داشتند. [۳]
محمدمفید بن محمودبافقی، ج۱، ص۱۸۱، جامع مفیدی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۲ ش.
[۴]
محمدمفید بن محمودبافقی، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۹، جامع مفیدی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۲ ش.
[۵]
ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۴، ص۸۲، تهران ۱۳۶۳ ش.
خواجه صدرالدین در محله سَرْریگ، بیرون شهر یزد، خانه و کارگاه و نیز «جماعت خانه» (محلی برای تلاوت قرآن) ساخت. پس از مرگ او، پسرانش، خواجه شمس الدین محمد و خواجه زین الدین علی و خواجه غیاث الدین، در کنار زیارتگاه اسکندریه یزد، جنب خانه پدری، آرامگاهی با گنبد برای پدر و مدرسهای باشکوه به نام او و بازاری با دکانهای بسیار، که گویا موقوفه مدرسه و آرامگاه بوده، پیرامون آن بنا کردند. ۱.۴ - وضعیت مدرسهکتیبه سنگی سردرِ مدرسه به خط مولانا محمد شاه است و نشان میدهد که در ۸۴۲ بنا خاتمه یافته و مدرسه افتتاح شده است. [۶]
محمدمفید بن محمودبافقی، جامع مفیدی، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۳، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۲ ش.
[۷]
احمد بن حسین کاتب یزدی، تاریخ جدید یزد، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۴۷، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۷ ش.
در مدرسه باوردیه علوم و معارف دینی تدریس میشد و مدرّسان و طلاّ ب از محل موقوفات مدرسه مسکن و معاش روزانه داشتند. در منابع ذکری از اسامی مدرّسان و طلاّ ب مدرسه نشده است. پسران خواجه صدرالدین، پس از مرگ پدر، وارث مال فراوان او و از سرشناسان و بانیان خیر در شهر یزد شدند. ۱.۵ - ویرانی مدرسهدر حادثه سیل مخرّب بهار ۸۶۰، مدرسه باوردیه و بازار و کاروانسراهای اطراف آن ویران شد، و به گفته بافقی، خواجگان مزبور «از تمامی مردم درویشتر و بینواتر شدند» [۸]
محمدمفید بن محمودبافقی، جامع مفیدی، ج۱، ص۱۸۳، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۲ ش.
۲ - منابع(۱) ایرج افشار، یادگارهای یزد، تهران ۱۳۵۴ ش، ج ۲. (۲) محمدمفید بن محمودبافقی، جامع مفیدی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۲ ش. (۳) جعفر بن محمد جعفری، تاریخ یزد، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۳ ش. (۴) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران ۱۳۶۳ ش. (۵) احمد بن حسین کاتب یزدی، تاریخ جدید یزد، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۷ ش. ۳ - پانویس
۲ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باوردیه»، شماره۳۹۲. |